﷽
خرید پیامکی و آسان با تخفیف ویژه:
جهت استعلام قیمت فعلی، موجودی کتاب و تهیه این کتاب و یا سایر کتاب های انتشارات شبنما تنها کافیست نام کتاب را به شماره تلفن 09127564990 پیامک کنید و یا از طریق پیام رسان ایتا بفرستید.
نکته مهم: امکان چاپ سفارشی کتاب ها(با آرم و متن سفارش دهنده در پشت جلد) فراهم می باشد.
خرید این کتاب ارزشمند از فروشگاه اینترنتی انتشارات شبنما، کلیک کنید
خداینامه (خوتای نامک) : کهنترین متن مستقل موجود و به نثر فارسی تاریخ ایران باستان
بهاهتمام:آلعلی ، اردشیر
ناشر: شبنما
سال انتشار: 1401
شابک: 9786226147736
تعداد صفحات: 136
زبان: فارسی
نوبت چاپ: 1
شمارگان: 500
کد اختصاصی کتاب: 4001103
پیشگفتار کتاب «خداینامه(خوَتای نامَک): کهنترین متن مستقل، موجود و به نثر فارسیِ تاریخ ایران باستان»
آنچه با نامِ آشنایِ «خداینامه» به محضرِ خوانندگانِ گرامی پیشکش شده، بخشی از کتابِ «زَین الاخبار» است که محتویِ تاریخِ ـ پیش از اسلامِ ـ ایرانِ آن می باشد.
زَین الاخبار یک کتاب تاریخ عمومی جهان است که مانند دیگر کتبِ مشابۀ خود ـ در حوزۀ تواریخ دوران اسلامی ـ بخشی از آن به سرزمین ایران و آن کسان که بر این گسترۀ جغرافیایی فرمانروایی داشته اند اختصاص یافته است. کتاب مورد بحث به سال 443 ه.ق و توسط شخصی به نام «ابوسعید عبدالحیّ بن ضحّاک بن محمود گردیزی» به رشتۀ تألیف درآمده است. مؤلف ذکرِ وقایعِ تاریخی بعد از اسلامِ ایران را نیز ذیل عناوینِ «اندر اخبارِ خلفا و ملوکِ اسلام، اندر اخبارِ امراءِ خراسان، و اندر ولایت و نسبت سامانیان» ادامه داده و شرحِ وقایعِ تاریخی را به دوران فرمانروایی غزنویان (اندر اخبار یمین الدوله و خاندان او) ـ که خود با سلاطینِ آن همعصر بوده ـ می کشاند.
بجز بخشِ اخیر که حاصلِ مشاهدات و مسموعاتِ مؤلفِ کتاب بوده می توان کمابیش مطمئن بود که کتاب التقاطی است که مؤلفِ آن از دیگر کتبِ تاریخی نموده است؛ کاری که میانِ مؤلفان یا مورخانِ عهود و ازمنۀ گذشته کاری معمول و مرسوم به حساب می آمده.
مؤلف، سلسله های پیش از اسلامِ ایران (اخبار عجم) را تحت پنج بخش یا به قولِ خود، طبقه، روایت نموده است: «پیشداذیان، کیانیان، ملوک طوائف، ساسانیان، و اَکاسره». مصححِ کتابِ زَین الاخبار ـ شادروان «رضازاده مَلِک» ـ در پیشگفتاری که بر کتاب آورده می نویسد: «در زَین الاخبار، مواردی به چشم دید میاید که خواننده را قانع میکند که گردیزی، پس از نوشتن زَین الاخبار، لااقل یکبارِ دیگر نوشتۀ خود را نخوانده است تا کمیهای آن را رفع کند.» در حالی که چنانکه گفته آمد مؤلف در نگارشِ کتابِ خود ـ جز در بخشِ غزنویان آن ـ به رسم دیگر مؤلفان و مورخانِ قدیم، حکم یک بازنویس را داشته و بنابر این از این نظر بیشتر باید وی را مؤلف (به معنای واقعیِ آن: تألیف کننده، جمع آورنده) یا مُدَوِّن (تدوین کننده، جمع آورنده) دانست. دلیل این مدعا آن که گردیزی در پادشاهیِ منوچهر، از آرش و تیر انداختنِ وی یاد نمی کند، اما در مقالةِ دومِ کتاب که به اعیاد و رسومِ امم پنجگانه پرداخته، آنجا که سخن از «جشنها و عیدهاء مُغان» است، به اسم و رسم ـ هر چند مختصر ـ به این واقعه اشاره می کند؛ در حالی که قاعدتاً می بایست این شرحِ مطلب را در مقالة اول (بخشِ وقایعِ تاریخی کتاب) می آورد. می توان مطمئن بود که گردیزی در مقالة دوم به خاطر داشته است که در بخشِ تواریخ و اخبار، صحبتی از آرش و تیراندازی وی ننموده اما ـ به نظر ـ چون مطالبِ بخشِ تاریخی را از منبعی (به ظاهر واحد) اخذ و رونویسی نموده، دیگر آن را با اطلاعاتِ مطالب بخش دیگر کتاب نیامیخته یا به عبارتی در آن دخل و تصرفی ننموده است.
«حمزۀ اصفهانی» صاحبِ کتاب «سنی ملوک الارض و الانبیاء» آنجا که منابعِ تألیف خویش را بر می شمارد از هشت کتاب نام می برد؛ این کتب که عنوانِ عام «سِیَر (یا تاریخ) ملوک الفرس» دارد همان است که در تاریخ، فرهنگ و ادبِ ایرانی «خداینامه» نامیده می شود. حمزه در جایی دیگر از کتابِ خود، به نقل از «بهرام موبد» تعداد کتبِ موسوم به خداینامه ـ که جهتِ تألیفِ خویش گردآوری نموده بود ـ را بیست و اند نسخه عنوان می کند. متأسفانه از این تعداد کتابِ شماره شدهِ مسمی به خداینامه، اکنون نسخۀ مشخص و علی حده ای (نه به زبان پهلوی و نه ترجمه ای عربی یا فارسی از آن) باقی نمانده، یا آنکه حداقل شناخته نشده، اما مؤلفان و مورخان بعدی، از مطالب آنان در تألیفات خود بهره برده اند. می توان معتقد بود که گردیزی در ترتیب دادنِ بخشِ تاریخِ پیش از اسلامِ ایران از یکی از این خداینامه های هشتگانۀ حمزه اصفهانی یا بیست و چند گانۀ بهرام موبد سود جُسته است. این موضوع سبب گردید کتابِ پیشِ رو، که محتوی بخشِ گفته شده (تاریخِ پیش از اسلامِ ایران) می باشد، را خداینامه بنامیم.
چه در این اظهار نظر مُصیب بوده باشیم و چه مُخطی، در این تردیدی نیست که این بخش از کتابِ زَین الاخبار، علی الحساب، کهن ترین تاریخِ مستقل، و به نثرِ فارسی، دربارۀ سلسله های شاهانِ پیش از اسلامِ ایران می باشد. این امر سبب گردید آن را به شکل مجزا و منفک از اصل کتاب زَین الاخبار، و به شکلی که مشاهده می نمایید، در دسترس خوانندگان قرار دهیم. در این رابطه بیان چند نکته لازم و ضروری به نظر می رسد:
ابتدا (و همچنین انتهای) کتابِ زَین الاخبار افتادگی داشته و شروعِ مطالبِ کتاب از طهمورث آغاز می شود. مصححِ زَین الاخبار برای رفعِ این نقصان، بخش مفقوده ـ که قاعدتاً باید شامل کیومرث (نخستین بشر یا نخستین شاه) و هوشنگ (جانشین کیومرث) باشد ـ را از کتاب فارسنامه بجای قسمت ساقطه آورده است، پس باید توجه داشت که مطالب دو قسمِ اخیر (کیومرث و هوشنگ) مقتبس از کتاب دیگری (فارسنامه) است.
نقیصۀ فوق طبیعتاً عنوانِ این بخش را نیز شامل می شود، به این معنا که به سبب ساقطاتِ کتاب، مشخص نیست گردیزی برای این بخش (تاریخ شاهان پیش از اسلام ایران) در کتابِ خود چه عنوانی نهاده است. شادروان رضازاده مَلِک، بر اساس عناوین دیگر بخش های کتاب، «اندر ـ اخبار ملوکِ عجم» را برای آن بازسازی نموده و البته که نظرِ ایشان صائب بوده است اما نگارندۀ این سطور «اندر ـ اخبارِ عجم» را برگزید؛ مأخذ این گزینش عبارتی بوده که گردیزی در بخش بعدی تألیف خویش می آورد: «چون از اخبارِ عجم بپرداختیم ...». دستاویزِ دیگر این گزینش آن است که «ابوعلی محمد بلعمی» صاحبِ کتابِ «تاریخ بلعمی» آنجا که قصد تتمیم یا تکمیل داستان بهرام چوبین را دارد از کتابی تحت عنوان «اخبارِ عجم» نام می برد: «و محمد بن جریر حدیث بهرام چوبین تمام نگفته است، و من به کتاب اخبارِ عجم تمامتر یافتم و بگویم.» چه بسا عنوان کتاب زیردستِ گردیزی ـ در ترتیب دادن این بخش ـ نیز «اخبارِ عجم» بوده باشد.
بایسته بود به جهت «خداینامه»، در این مقال، توضیحی آورده می شد، برای رفع این نقیصه، آنچه را که شادروان «ذبیح الله صفا» تحتِ همین عنوان در کتابِ خود (حماسه سرایی در ایران) نوشته را در بخش ضمائم آورده ایم که خواستاران را از هر توضیحِ اضافۀ دیگری بی نیاز می سازد. ضمناً یادداشت های مرحوم علامه «محمد قزوینی» در این باب (خداینامه) را نیز ـ جهت تتمیم موضوع ـ ضمیمه نموده ایم.
به جهت توضیح بعضی موارد و همچنین تکمیل اطلاعات، نکاتی چند در زیرنویس آورده شده است، امید که یاریگر خوانندۀ گرامی در خوانش بهتر متن باشد. ضمناً یکی دو مورد هم تصحیح یا اصلاح در متن صورت گرفته که در محل خود به آن اشاره شده است.
اردشیر آل علی / زمستان 1400