کتاب لیلی و مجنون نظامی به روایت نظم و نثر به همراه شرحی کامل بر احوال نظامی گنجه‌ای



کد پست 49
دسته بندی ادبیات فارسی
نویسنده معصومه شصتی، سعید قنبری فشی، سیده شبنم لاجوردی زاده



خرید پیامکی و آسان با تخفیف ویژه:
جهت استعلام قیمت فعلی، موجودی کتاب و تهیه این کتاب و یا سایر کتاب های انتشارات شبنما تنها کافیست نام کتاب را به شماره تلفن 09127564990 پیامک کنید و یا از طریق پیام رسان ایتا بفرستید.

نکته مهم: امکان چاپ سفارشی کتاب ها(با آرم و متن سفارش دهنده در پشت جلد) فراهم می باشد.

خرید این کتاب ارزشمند از فروشگاه اینترنتی انتشارات شبنما، کلیک کنید




شماره اختصاصی کتاب: 3971040   
موضوع: ادبیات فارسی
 
لیلی و مجنون  

معصومه شصتی، سعید قنبری‌فشی، سیده شبنم لاجوردی‌زاده  
وزیری، 167 صفحه / چاپ اول، 1397
قیمت: 83.000 تومان  
شابک: 1-10-6147-622-978  
توضیحات: لیلی و مجنون نظامی به روایت نظم و نثر به همراه شرحی کامل بر احوال نظامی گنجه‌ای و اثر جاودانه‌اش لیلی و مجنون




پیشگفتار کتاب «لیلی و مجنون نظامی
به روایت نظم و نثر به همراه شرحی کامل بر احوال نظامی گنجه‌ای و اثر جاودانه‌اش لیلی و مجنون»
بدون شک بارها نام لیلی و مجنون را شنیده‌اید و می‌خواهید بدانید که داستان دلدادگی این دو دلدار چیست که این‌قدر بر سر زبان‌ها افتاده و ضرب‌المثل کوی و برزن شده است؟!
در زبان فارسی قدیم، «داستان» به معنی داستان بلند رمان به کار رفته است، مثل داستان‌های شاهنامه‌ی فردوسی، ویس و رامین، لیلی و مجنون، خسرو و شیرین و... و کلمه‌ی داستان بلند رمان را در مقابل لغت فرنگی Romance (رمان قرون وسطی) می‌توان گذاشت و حتی می‌توان این کلمه را به جای لفظ «رمان» به کار برد.
در داستان‌های عشقی، قهرمان اصلی معمولاً «عاشق و معشوق» هستند؛ در لیلی و مجنون، رقیب، در واقع رقیب نیست بلکه ازدواج‌های غلطی است که کار عاشق و معشوق را به دشواری می‌افکند.
نظامی به سبب عصبیت قومی، به دلیل آنکه ملیت قوم ایرانی، به خاطر هجوم عرب‌ها به ایران و تسخیر امپراطوری ایران که در معرض خطر است، عرب بدوی و جاهلی در نابودی ایران و فرهنگ و زبان پارسی می‌کوشند، لذا نظامی شاهکار بی‌مانند خود را می‌آفریند. اصولاً شخصیت زنان ایرانی و محیط اجتماعی داستان‌های ایرانی با شخصیت زنان در داستان‌های عربی و محیط اجتماعی داستان‌های عربی کاملاً متفاوت هستند.
در واقع مطالعه‌ی این داستانِ رمانتیکِ نظامی، مقایسه‌ی فرهنگ میان عرب و عجم و سرچشمه‌های تفکر و اندیشه و باورهای این دو ملت است. جامعه‌ی لیلی و مجنون هرگونه عدول از آداب و سنن را رد می‌کند لذا داستان لیلی و مجنون، داستانی سراسر درد و داغ، سوز و هجران، خود آزاری و ژرف‌نگری، درون‌نگری سوخته دلان محروم از عشق است، آن هم در جامعه‌ی بسته‌ای که عشق در آن حرام است و عاشقی جرم است و زن، خیمه‌نشین و خانه‌نشین و نوحه‌گر است و حق انتخاب ندارد.
منظومه‌ی لیلی و مجنون نظامی در واقع، تصویر نگاه تحقیرآمیز و غیرانسانی به زنان عرب است که اوج این وضعیت اسف‌بار را می‌توان در ازدواج‌های ناعادلانه، عدم آزادی انتخاب در ازدواج، محرومیت‌های اجتماعی و اقتصادی زنان در عصر جاهلی و نابسامان و ظالمانه و تاریک عرب دید.
خواننده در لیلی و مجنون با جامعه‌ای مواجه می‌شود که مردم آن توان نگاه معصومانه کودکی از سرِ مهر را به هم‌سن ّ ناهم‌جنس خود ندارند و همه در صددِ سرک کشیدن در کار یکدیگر و تجسس هستند؛ بنابراین چنین فرهنگی نمی‌تواند سلامت روانی جامعه را تضمین کند و انسانی فرهیخته بسازد. در داستان لیلی و مجنون قدرت منطق، ضعیف است؛ لیلی و مجنون در جامعه‌ای سنتی همراه با تعصبات خشک، باورهای جاهلی و تربیت نادرست زندگی می‌کنند. در این جامعه، لیلی به عنوان یک دختر، حق تصمیم‌گیری و حتی اظهارنظر درباره‌ی سرنوشت خود را ندارد.
در این داستان‌های عاشقانه، هدف نظامی ترسیم وضعیت اسف‌بار خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در عصر جاهلی و ظالمانه و تاریک عرب است. مردان عرب جاهلی، بزرگ‌ترین حقِ زن را که حقِ حیات و زندگی بود، گرفته (زنده‌به‌گور کردن دختران) و در شعر نظامی جایگاه زنِ عرب که در پایین‌ترین موقعیت و مرتبه‌ی اجتماعی بوده است، پر واضح هست. تنزل مقام زن و قرار گرفتن او در فهرست دارایی‌های مرد، در سراسر زندگی زنان عرب بدوی و در شعر‌های عاشقانه‌ی پارسی، هویداست.
منظومه‌ی داستانی لیلی و مجنون یکی از آثار مشعشع ادب پارسی‌ست. گلستانی ‌است که دیدار بر درخت و سبزه‌اش و هر گل میوه‌اش صفایی دارد که به وصف نیاید و چیدن را نشاید. این منظومه‌ی عاشقانه‌ی وهم‌انگیز و عامیانه است که با نقل نظامی و لطف بیان وی جذاب و خواندنی شده است. این منظومه نه تنها الهام‌بخش در آفرینش منظومه‌های خیال‌انگیز بوده است بلکه هم اکنون در آثار شاعران، نویسندگان، نمایش‌نامه نویسان و موسیقی‌دانانِ مللِ مختلفِ خاور نزدیک، انعکاس دارد. بی‌تردید شهرت لیلی و مجنون در شرق از شهرت رومئو و ژولیت در غرب بیشتر است.
 نگارند‌گان در به دست دادن خلاصه‌ی منظومه‌ی عاشقانه‌ی لیلی و مجنون نظامی سه انگیزه داشته‌اند: نخست آن‌که در تهیه‌ی کتاب درسی و دانشگاهی که از اهمیت ویژه در امر آموزش ادبیات غنائی برخوردار است و بایست منظور نظر اولیای محترم آموزش عالی کشور قرار گیرد، دیگر آن‌که زمینه‌ی آشنایی دانشجویان و خوانندگان را با سبک ِ اندیشه و هنر نظامی فراهم بیاورد تا در چند جلسه‌ی درسی ِمحدود، بتواند با افکار و شیوه سخن نظامی و عظمت و شکوه ِ فرهنگ ایران و ایرانی و فصاحت زبان پارسی و حلاوت سخن ِ شاعرِ جادو سخن، نظامی گنجه‌ای وقوف یابند.

نگارند‌گان در تلخیص این داستان ضروری دانسته‌اند تا بدون دخل و تصرفی در کتاب و بدون کلی گوی، به نگارش جزئیات رویداد‌ها، صحنه‌های عاشقانه‌ی لیلی و مجنون، مونولوگ‌ها، دیالوگ‌ها و محتوای نامه‌های آن دو دلداده و... بپردازند. در این کتاب شرح جزئیات رویداد‌های عاشق و معشوق منظر نظر بوده است. بی‌تردید منظومه عاشقانه لیلی و مجنون یکی از ماندگارترین منظومه‌های عاشقانه‌ی پارسی در جهان است که خواننده با استاد داستان‌های عاشقانه که ریشه در ادب پهلوی دارد، استاد داستان رمانتیک مشرق زمین، شاعر جادو سخن، آیینه‌ی غیب، الیاس پسر یوسف، نظامی گنجه‌ای آشنا می‌شود.
انگیزه‌ی سوم آن‌که دانشجویان و خوانندگان با مطالعه‌ی منظومه‌ی غنائی نظامی بتوانند به عشق پاک عذری برسند. عشقی که پرحادثه‌تر از ابراهیم، موجزتر از عصای موسی، خوش‌تر از زیبایی یوسف، باصلابت‌تر از غرور زلیخا و خوش‌بو‌تر از نَفَسِ عیسوی است.
عاشقان!!!
بیایید به مولانا در پشت‌بام مکاشفه بگوییم، برای ما آواز بخواند و در مقابل چشم‌های موسی زمزمه کنیم:

تو کجایی تا شوم من چاکرت؟
    چارُقَت دوزم کنم شانه سرت

ای فدای تو همه بزهای من
    ای به یادت هِی هِی و هیهای من

بیایید سراسیمه به دنبال کسی بگردیم که اولین بار عشق را تلفظ کرد، دنبال اولین انسان عاشق...!
کسی که عشق را به پروانه‌ها و گنجشک‌ها یاد داد. کسی که عشق را در کاسبرگ غنچه‌ها ریخت تا از خوشحالی بشکفند.
کسی که برای اولین بار عشق را در نامه‌ای عاشقانه نوشت و به پای کبوتر بست ...
بیایید یک لیوان شعر سهراب بنوشیم!
بیایید در پیاده‌روی غزل‌های حافظ، بخوابیم!
و خواب سیب‌های زیبا ببینیم!
بیایید به دیدار عشق برویم! و از عشق برای دل‌هایی که بوی شیرینِ فرهاد را دارند بگوییم!
عشقی که به قول سهراب، همین نزدیکی است!
عشق یعنی چه؟
عشق یعنی: شوریدگی شمس در بلندای مکاشفه!
عشق یعنی: غزل مولانا در وصف نگاه تو!
عشق یعنی: حس حافظ به وقت سرودن غزل!
عشق یعنی: نقاشی کمال‌الملک از تصویر خدا بر قلبش!
عشق یعنی: شیدایی شهیدان در موسم عاشقی!
لیلی در همه عمر جز نام عشق چیزی نگفت...
و مجنون جز روی زیبای عشق چیزی ندید
راستی! عشق چه ساعتی به دنیا آمد؟!
کدام شاعر اولین بار عشق را سرود؟؟!
کدام تشنه، عشق را نوشید؟!
صدای عشق در گوش چه کسی پیچید؟!
و اولین بار در قلب چه کسی درخشید؟!
می‌گویند: اولین درختی که نام عشق را شنید، ناگهان شاخه‌هایش پر از سیب شد.
وقتی چشم آسمان به عشق افتاد، پر از نور شد.
از عشق باید برای دل‌هایی گفت که بوی شیرین فرهاد را دارند.
عشق یعنی چه؟
عشق یعنی: آشناتر از نجوای عاشقان در نسیم صبح، بهتر از هزار و یک افسانه، بلندتر از هر چه آرزو.
عشق یعنی: شنیدنی‌تر از سلام لیلی و مجنون و دیدنی‌تر از وصال شیرین و فرهاد...


دیدگاه پست


لینک: گزارش مشکل پست

siteMap - Design by QooSoft