کتاب علم تجربه تربیت: بازتاب علمی تجربیات یک معلم



کد پست 77
دسته بندی تخصصی
نویسنده مریم رأفت



خرید پیامکی و آسان با تخفیف ویژه:
جهت استعلام قیمت فعلی، موجودی کتاب و تهیه این کتاب و یا سایر کتاب های انتشارات شبنما تنها کافیست نام کتاب را به شماره تلفن 09127564990 پیامک کنید و یا از طریق پیام رسان ایتا بفرستید.

نکته مهم: امکان چاپ سفارشی کتاب ها(با آرم و متن سفارش دهنده در پشت جلد) فراهم می باشد.

خرید این کتاب ارزشمند از فروشگاه اینترنتی انتشارات شبنما، کلیک کنید



شماره اختصاصی کتاب: 3981066   
موضوع: اجتماعی، آموزشی  
علم، تجربه، تربیت: بازتاب علمی تجربیات یک معلم  
مریم رأفت  
وزیری، 140 صفحه / چاپ اول، 1398 / 38000 تومان  
شابک: 3-32-6147-622-978  
توضیحات: نگارنده که خود تجربه سی سال خدمت در آموزش‌وپرورش را دارد، با نگاشتن خاطرات خود به انضمام مباحث علمی مرتبط، سعی دارد یافته‌هایش را به مخاطبین انتقال دهد.



پیشگفتار کتاب «علم، تجربه، تربیت: بازتاب علمی تجربیات یک معلم»
ما انسان‌ها در طول زندگی خود گاهی آن‌قدر غرق در مسائل و مشكلات زندگی، كار و... هستیم كه گذشت زمان را نمی‌فهمیم.چه قدر خوب و زیباست اگر به گذشته برگردیم و ببینیم چه کرده‌ایم كجا اشتباه و كجا درست عمل نموده‌ایم؟ این طرح بسیار طرح خوبی است كه من معلم با بازنگری به عملكرد مهر و موم‌های گذشته خود، سوابق و عملكرد خود را بررسی و بازبینی نمایم.
نواقص كار، پیشرفت‌ها، قابلیت‌ها و... خود را محك بزنم شاید بتوانم در طول چند سال باقی‌مانده اندكی از کاستی‌ها را جبران نمایم.
این چندصفحه‌ای كه به نگارش درآمدهاست اندكی از خاطرات تلخ و شیرین دوران معلمی بنده هست كه در بیست‌وچهار سال گذشته پشت سر گذاشته‌ام هرچند كه همه آن‌ها در لوح ذهن و قلب من جای دارد؛ به امید توفیق روزافزون همه فرهنگیان عزیز و فرهیخته.
در دبیرستان عصمتیه شروع به تحصیلات دبیرستانی نمودم و در خردادماه سال 1367 موفق به گرفتن دیپلم شدم. به علت علاقه‌ای كه به تدریس داشتم در مهرماه سال 1367 در دبستان تربیت ساوه واقع در خیابان استاد مطهری به‌عنوان معلم آمادگی مشغول به تدریس شدم. پس از گذشت یک ماه، متوجه شدم که آموزش‌وپرورش نیروی حق التدریس می‌گیرد؛ در امتحان ورودی آن شرکت نمودم و در اسفندماه همان سال به‌عنوان مربی پرورشی از 8 اسفند در روستای طراز ناهید و روستای قردین استخدام و مشغول انجام‌وظیفه شدم.
در خردادماه 1368 امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی دار فانی را وداع گفت و در همان آغاز فعالیت طعم تلخ روزهای خردادماه با فقدان از دست رفتن پدر انقلاب حال دیگری یافت و تا همیشه تاریخ باقی ماند. در سال تحصیلی بعد نیز در روستای الوسجرد مشغول خدمت بودم. در طول مدت خدمت در روستا به تفاوت‌های روحی و اخلاقی زیادی بین دانش‌آموزان روستایی و شهرستانی پی بردم و حتی معلمین شاغل در آنجا نیز ازنظر نوع نگرش، برخورد، پوشش و رفتار با معلمین شاغل در شهرستان تفاوت داشتند.
دانش‌آموزان روستایی بسیار فعال و شاداب بودند و تا حد زیادی كشش به فرهنگ اصیل ایرانی داشتند؛ دراین‌بین دانش‌آموزانی كه در محیط مذهبی و زیر نظر پدر و مادر متعصب تربیت‌شده بودند كم نبودند. من در دورانی كه با این دانش‌آموزان بودم توانستم تأثیر بسزایی بروی آن‌ها داشته باشم ابتدا با ایجاد دوستی و برقرار كردن روابط دوستانه توانستم تا حدود زیادی در بین این بچه‌ها و افكارشان رخنه نموده و آن‌ها را با مسائل دینی آشنا نمایم كه البته می‌توان گفت مدیران دانا و توانمند این مدارس نیز مرا یاری و كمك شایان توجهی نمودند.
چند اردوی زیارتی و سیاحتی در داخل و خارج از استان با دانش‌آموزان داشتم كه بسیار اردوهای خوب و پرفایده‌ای بودند. در اردیبهشت‌ماه 1369 من به‌عنوان مربی برگزارکننده اردو به همراه دانش‌آموزان روستای الوسجرد به اردوی کاشان رفتیم در این مدرسه که بچه‌های راهنمایی و ابتدایی در کنار هم‌درس می‌خواندند همواره بزرگ‌ترها یاری‌رسان کوچک‌ترها بودند.


سال تحصیلی 1370- 1369
 در مهرماه سال69 در شهر ساوه به‌عنوان نیروی رسمی آموزش‌وپرورش در سمت مربی پرورشی وارد مدرسه نجمیه شدم در این مدرسه کار کردن با همکاران باتجربه و مدرسه‌ای که دارای 14 کلاس درس بود مسائل زیادی را به من آموخت.در ضمن آن‌که در همان سال نیز مشغول ادامه تحصیل در مقطع فوق‌دیپلم در تربیت‌معلم امام صادق(ع) شدم.
در این مدرسه با چند دانش‌آموز پرخاشگر برخورد داشتم که برای حل این مشکل مطالعات و کارهایی را انجام دادم که در فصول آینده به آن‌ها می‌پردازم.

مریم رأفت
بهار 1398



دیدگاه پست


لینک: گزارش مشکل پست

siteMap - Design by QooSoft